کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .


پوچی تئوریهای اقتصادی نظام سرمایه‌داری


نیل دیویدسون تحلیلگر بین‌المللی مسائل اقتصادی گفت: با تشدید بحران اقتصادی و خسارت های مالی ناشی از آن می توان به پوچی تئوری های نئولیبرالی که در 30 سال اخیر پایه سیاست گذاری بسیاری کشورها در اداره امور اقتصادی بوده پی برد.

بحران اقتصاد جهانی که از اواسط سال 2008 به اوج خود رسید و زمینه ساز ورشکستگی های بی سابقه بسیاری بانک ها و موسسات مالی بزرگ در جهان شد اکنون به فعالیت خود در ابعاد گسترده تری ادامه می دهد. سقوط مالی اخیر بازار دوبی می تواند بیانگر این حقیقت باشد که به رغم بسیاری خوش بینی ها هنوز هم بحران اقتصاد جهانی در اوج قدرت است و همچنان به لرزاندن پایه نظام های سرمایه داری که روزگاری تصور می شد قدرتمند ترین نظام اقتصادی در جهان است ،ادامه می دهد.

بنابر نوشته "نیل دیویدسون " تحلیلگر ارشد مسائل اقتصادی که در نشریه آنلاین "سوسیالیست وورکر " به چاپ رسیده ، با تشدید بحران اقتصادی و خسارت های مالی ناشی از آن می توان به پوچی تئوری های نئولیبرالی که در 30 سال اخیر پایه سیاست گذاری بسیاری کشورها در اداره امور اقتصادی بوده پی برد.

به عقیده این تحلیلگر اکنون در این شرایط ، عاملی که بر وخامت اوضاع می افزاید تکیه بر همان سیاست های نئولیبرالی است که تاثیرات و عواقب مخرب آنها بر چارچوب های اقتصادی بر همگان عیان شده است .

وی معتقد است در دوره اجرای این سیاست ها ، نئولیبرالیسم نه تنها زمینه ساز رشد اقتصادی و کاهش تورم نشد، بلکه حتی نتوانست روند صعودی سوددهی نهاد های مالی را احیا کند و پافشاری مصرانه برخی دولت ها به استفاده از این تئوری شکست خورده از جمله مسائلی است که موجب شده بحران اقتصادی همچنان با سرعتی مهار نشدنی به روند تخریبی خود ادامه دهد .

آنچه ذکر آن در اینجا از اهمیت زیادی برخوردار است آن است که اجرای سیاست های نئولیبرالیستی برای همه گروهها و اقشار جامعه جهانی به یک اندازه زیان بار نبوده و برای سرمایه دارانی که در سایه این سیاست ها به ثروت های کلان ولو به بهای ویرانی طبقه کارگر دست یافته اند ، این تئوری یکی از کارآمدترین تئوری ها بوده است . شاید با این تحلیل بتوان به دلایل تداوم روند استفاده از سیاست کاپیتالیسم نئولیبرال در نظام های سرمایه داری پی برد.

در این مقاله آمده است : چنین به نظر می رسد که شرایط اقتصادی کنونی جهان در حال نزدیک شدن به شرایط بحرانی اواخر دهه 1970 است . در حالی که حدود 35 سال از آن دوره می گذرد همان راه حل هایی برای حل مشکل بحران اقتصاد جهانی پیشنهاد می شود که 35 سال قبل قربانیان زیادی از طبقه محروم جوامع گرفت.

وی معتقد است با وجود آنکه هنوز پس از گذشت این سالها، همچنان سیاست نئولیبرال طرفداران زیادی دارد اما تفاوت غیر قابل انکاری میان اجرا کنندگان این سیاست ها در زمان کنونی با 30 سال قبل وجود دارد . بر اساس این تحلیل افرادی همچون مارگارت تاچر و رونالد ریگان که از جمله پیشتازان نظریه پردازی نئولیبرالیسم بودند در استراتژی ها و اهداف کلیدی این تئوری با یکدیگر اتفاق نظر داشتند اما اکنون سیاست مدارانی که دنباله رو نظریه آنها هستند با اطلاع از تمام ضعف هایی که این تئوری دارد و فشارهایی که به اقشار ضعیف جامعه وارد می کند ، تنها به دلیل منافع شخصی بر اجرای آن پافشاری می کنند .

در پایان این مقاله آمده است نظام لیبرالیسم همواره یک مکتب سیاسی و اقتصادی بوده که از سوی اقشار سرمایه دار به عنوان ابزاری برای ثروت اندوزی مورد استفاده قرار گرفته است و اصرار بر زنده نگاه داشتن این نظام نه تنها بحران اقتصادی جهان را از بین نخواهد برد بلکه به تداوم حضور هر چه پر رنگ تر آن در سیستم های مالی جهان کمک خواهد کرد.


منبع : فارس




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد